به سوی چورت (قسمت پایانی)
نام مجموعه: به سوی چورت
عکاس: هنگامه ناهید
تاریخ: خرداد ۱۳۹۶ خورشیدی
بعد از چندین و چند بار گم شدن در راه‌های شوسه و جنگلی و طی کردن مسیرهای صعب‌العبور، بالاخره به دریاچه‌ی رویایی ِ میانشه رسیدیم. منظره‌ی دریاچه و آواهایش آن‌قدر مسحور کننده بود، که تمام خستگی راه را در پشت سر و جاده‌ها، جا گذاشتیم و همگی‌‌‌مان روبه‌روی دریاچه ایستادیم و محو زیبایی‌اش شدیم.
هوا کم‌کم رو به تاریکی می‌گذاشت و دریاچه در احاطه‌ی جنگل مه گرفته، مرموزتر و جذاب‌تر می‌شد. صدای جیرجیرک‌ها، غورباقه‌ها و نفیرهای گاه و بی‌گاهی از دل جنگل، سکوت رمزآلود دریاچه را می‌شکست و رنگ زمردینش از پشت شعله‌‌های رقصان آتش، رو به تیرگی می‌گذاشت.
شب، به نیکی سحر شد و زمان وداع با بانوی سبزپوش ِ پیچیده در تور ِ مه، رسیده بود. گرچه از تماشایش سیر نمی‌شدیم، کوله‌ها را بستیم و به امید بازگشت دوباره‌مان به چورت، به سمت شهرمان راه افتادیم در حالی‌که، خاطره‌ی شیرین سفر به چورت و دوستی‌ها و همدلی‌ها را در ذهن‌مان زنده نگه داشته‌ایم و شاید در آینده‌ای نزدیک دوباره گذرمان به سوی چورت و دریاچه‌ی دیدنی ِ میانشه بیفتد.
پی‌نوشت:
۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد روستای چورت اینجا کلیک کنید.
۲) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد دریاچه‌ی میانشه (دریاچه‌ی چورت) اینجا کلیک کنید.
