خانه / نقد فیلم / اگزما (۱۳۹۵)

اگزما (۱۳۹۵)

اگزما (۱۳۹۵) (۱)

نویسنده و کارگردان: مهران مهدویان
تهیه‌کننده: علی یازرلو / علی فاتحی
ژانر: درام / اجتماعی
محصول: ایران 
مدت: ۸۰ دقیقه

“توجه فرمایید،‌ با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”

 از چاله به چاه 

اگر یک گوله‌ی کوچک برف از دست‌مان در سراشیبی ِ کوهی پربرف بیفتد، هر بار که می‌غلتد و پایین می‌رود، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود؛ آن‌قدر بزرگ که می‌تواند یک بهمن مهار نشدنی و ویرانگر را ایجاد کند. تنها راه نجات از له شدن زیر این بهمن، کنار رفتن از سر ِ راه آن خواهد بود؛‌ و این، دقیقا حکایت فیلم ِ اگزماست.

اگزما
اگزما

رویا (شیوا مکی‌نیان) با حمایت و هم‌فکری پدر و مادرش یک دروغ گفته، دروغی که به نظر آنان کوچک بوده و با گفتن آن به هیچ جای دنیا برنمی‌خورده؛ اما برای پوشاندن همین دروغ کوچک کم‌کم رویا دروغ‌های بزرگ و بزرگ‌تر می‌گوید و تا آستانه‌ی نابودی ِ کامل خود و زندگی‌اش پیش می‌رود. او که در گذشته یک اشتباه کرد و عاشق جوانی خلاف‌کار به‌نام رامین شده، حالا تاوان آن اشتباه را با اشتباهاتی پی‌درپی پس می‌دهد و از سر اجبار و ترس از برملاشدن رازش نزد همسرش، توسط خواهر رامین، اکرم (دیبا زاهدی) درگیر ماجرایی ناراحت‌کننده می‌شود.

اگزما مبتنی بر دیالوگ است و در محیط بسته‌ی خودروی رویا اتفاق می‌افتد. خودرویی که در خیابان‌های تهران چون راننده‌اش سردرگم می‌چرخد. هم خودروی رویا و هم خیابان‌ها را می‌توان کاراکترهایی مستقل در نظر گرفت که بخش عمده‌ای از فرم فیلم را موجب شده‌اند. خودرویی که خیلی کم از حرکت باز می‌ایستد، در تاریکی شب در خیابان‌های شهری پرسه می‌زند که عشق‌های نافرجام زیادی در آن‌ها شکل گرفته، خیابان‌هایی که پنهان‌کاری و دروغ‌گویی را یاد همان عشاق می‌دهند و پرسه زدن در آن‌ها، پاکی و راست‌گویی را از یاد عابرانش می‌برد.

اگزما به همین دروغ‌‌گویی ِ نهادینه شده در بین مردم می‌پردازد و به‌مرور، با ایجاد شبکه‌ای از دروغ‌ها که رویا مرتبا می‌گوید، موقعیت او را نفس‌گیر و پیچیده‌تر می‌کند.

فیلم‌ساز خیلی خوب توانسته با حضور دائم کاراکترها در خودروی رویا، سوار و پیاده شدن آنان و دیالوگ‌هایی که ذره‌ذره همه چیز را مشخص می‌کنند از جمله دلیل ازدواج دوم رویا را، بر حساسیت ماجرا بیفزاید، قصه را در اوج نگه دارد و گذر زمان را به‌خوبی ترسیم کند. مهران مهدویان توانسته تا جای ممکن فرم و مضمون را در فیلمش بهم نزدیک کند؛ ولی نتوانسته بازی ِ خوبی از شیوا مکی‌نیان بگیرد و فیلم اویل ضربه را از همین‌جا ضربه می‌خورد؛ گرچه بازی بقیه‌ی بازیگران قابل قبول است. اما مشکل اصلی فیلم محصور بودن کاراکترها و بیننده در خودروی رویاست. نماها مرتبا تکرار می‌شوند و فیلم به‌طور کامل از زیبایی‌شناسی بصری دور می‌افتد.

اگزما
اگزما

رامین برای رویا عشق روزهای جوانی و خامی بوده، عشق و دلدادگی‌ای پرشور و شرر؛ همسر فعلی او مردی‌ست شکاک و تاحدودی خودرأی که رویا به‌خاطر امکانات او حاضر به ازدواج شده و عشقی در بین‌شان نیست. نه رامین و نه همسر فعلی رویا را نمی‌بینیم؛ اما پیمان (حسام محمودی)، پسر خاله‌ی رویا کنارش حضور دارد. پیمان برای رویا مانند یک کاتالیزور است، متعادل‌کننده و دل‌سوز. پیمان یک عاشق ِ عاقل است که اگر رویا خوب به او نگاه کند، متوجه می‌شود که تاکنون به اشتباه پیمان را برای زندگی مشترک نادیده گرفته. پیمان حتی بیشتر از پدر رویا (نادر فلاح) به او نزدیک است و رفیق روزهای خوب و بد است. پیمان تنها فردی‌ست که رویا به او دروغ نمی‌گوید و در کنارش می‌تواند به راحتی خود ِ حقیقی‌اش باشد و نقش بازی نکند. او آن‌قدر با پسر خاله‌اش راحت است که حتی اجازه می‌دهد پیمان ماجرای ِ وحشتناکی که بین او و نزول‌خور رخ داده را بفهمد.

تصمیم ِ رویا در گره‌گشایی، خیلی هم پایان‌بازی برای فیلم موجب نمی‌شود. رویا بالاخره قصد می‌کند از زندانی که برای خودش در درون ماشین ساخته رهایی یابد و در حقیقیت از زندانی که در زندگی مشترک دارد آزاد می‌شود. او با پول همین خودرو، رامین را از زندان نجات داده وحالا با ترک ِ ماشینش، خودش را هم نجات می‌دهد و در همان خیابان‌‌ها پیاده راه می‌رود تا شاید به پیمان برسد، جردی که همیشه با رویا بر سر پیمانی که می‌بندد خواهدماند.

اگزما فیلمی‌ست با سوژه‌ای که در فیلم‌هایی چون درباره‌ی الی..، سعادت‌آباد، عادت می‌کنیم، ملبورن و.. مورد استفاده قرار گرفته و فیلم‌ساز سعی کرده با تنگی ِ فضای فیلم‌برداری نقص‌های فیلم‌نامه و تکراری بودن سوژه را بپوشاند. البته فیلم‌نامه بد نوشته نشده و کم‌کم هیجانش اوج می‌گیرد؛ اما فیلم‌ساز از لحاظ بصری و بازی گرفتن از کازاکتر اصلی‌اش نتوانسته خوب عمل کند و فیلمی متمایز و به یادماندنی بسازد.

پی‌نوشت:

۲) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد فیلم «اگزما» اینجا کلیک کنید.

ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ 

این را نیز ببینید

میدان سرخ

میدان سرخ (۱۴۰۰)

میدان سرخ (۱۴۰۰) (۱) کارگردان: ابراهیم ابراهیمان / بهرام بهرامیان / کمال تبریزی و… نویسنده: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *