مهمونی کامی(۱۳۹۲)
تهیهکننده و کارگردان: علی احمدزاده
بر اساس طرحی از: نازنین فراهانی
نویسنده: علی احمدزاده / مانی باغبانی
ژانر: درام / اجتماعی
محصول: ایران
مدت: ۸۰ دقیقه
“توجه فرمایید، با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”
فیلم “مهمونی کامی”، سیاه و سفید آغاز میشود، با بهتزدگی. در این فیلم با شخصیتها همراه و همسفر میشویم، به حرفهایشان گوش میدهیم و دغدغههایشان را میفهمیم و با زوایای سیاه و سپید وجودشان، آشنا میشویم.
نازنین (نازنین فراهانی) بعد از جدالی که با خود در آینه بر سر رابطهاش با “امید” دارد، او را مرده مییابد. امید که دوستپسر خواهرِ نازنین، نگین (مینا ساداتی) است، بهدلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر، اُوردز شدهاست. نازنین که خودش هم در اثر استفاده از موادمخدر حال درستی ندارد، بعد از مویه بر سر جنازه، درصدد بیرون بردن آن از ویلا برمیآید؛ اما موفق نمیشود و مجبور میشود دوباره به ویلا برگردد و جنازه را در ماشینِ خود متوفی، رها کند.

صبح، نازنین از خواب میپرد. ویلا را پر از مهمان مییابد و متوجه میشود که خواهرش هم ماشین امید را بردهاست تا به مهمانی دوستشان کامی، در لواسان برسد. نازنین آشکارا بهم میریزد و میخواهد هرطور شده خود را به ماشین امید و جنازه او برساند. نازنین سخت با خودش، درگیر است. به تازگی نامزدش را از دست داده، شدیدا به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده و از خیانتی که به همراه امید به نگین کرده، سخت معذب است و خود را تا حدودی مقصر مرگ امید میداند. نازنین از سر اجبار با پدرام (میسا مولوی) همسفر میشود که کشمکش و تقابلی شدید بین این دو، در میگیرد.
نگین که از قبل با امید دچار مشکل شده، امروز بعد از چند تماس پیاپی و عدم پاسخ از جانب امید، با فرستادن پیامی، رابطهاش را با او تمام میکند و به اتفاق فرناز (پگاه آهنگرانی)، جاده را پشت سر میگذارند، غافل از این که امید، ناخواسته همسفرشان است. در راه، بر حسب اتفاق، با آرمین (مهدی کوشکی) همسفر میشوند. نگین و نازنین سعی در کشف او دارند و آرمین، سعی در کشف آنان؛ اما چهکسی رفیق نیمهراه است؟
فیلم مهمونی کامی، فیلمی مبتنی بر دیالوگ است که آرام آرام پیش میرود و مخاطب را با خود، همسفر میکند. ریتم آهسته فیلم، کسل کننده نیست و در بطن این آرامش، شُکی که در نهایت با همان ریتم آرام، به مخاطب وارد میکند، بسیار تاثیرگذار است. بهرهگیری خوب از صداهای محیطی و استفاده مناسب و بهجا از موزیکهای لاتین، از نکات مثبت فیلم است. جاده چالوس در حاشیه فیلم مهمونی کامی، به خوبی آشکار است و زیباییاش هم بهچشم میآید با آنکه هیچ تاکیدی بر آن نشده که البته نیازی هم به تاکید نیست.
بازیها بسیار خوب و طبیعی هستند و شخصیتپردازی فیلم درست و صحیح انجام شده به نحوی که مخاطب حس میکند از یک جایی، یک طوری، پرسوناژهای قصه را بارها دیده و شاید بعضیشان را هم خیلی خوب میشناسد. در فیلمهایی که مبتنی بر دیالوگ هستند، گفتارِ شخصیتها مهم میشود، خیلی مهم. دیالوگهای فیلم مهمونی کامی، خوب، روان، باورپذیرند و داستان را پیش میبرند، همچنین سهمی بسزا در باورِ حقیقی بودن شخصیتها، ایفا میکنند. دیالوگهایی که هر آنچه نیاز است مخاطب بداند را در اختیارش قرار میدهد، مانند بیکاری، بیهدفی و بیمسئولیتی تعدادی از جوانان که بههیچ وجه نمیتوانند معرف طبقهای که به آن تعلق دارند، باشند؛ یا مثلا آشنا کردن مخاطب با پرسوناژ کامی. کسی که اصلا او را نمیبینیم و فقط با حرفهای شخصیتهای فیلم، میتوانیم تا حدودی که نیاز است، در موردش، بدانیم و حدس بزنیم.
فیلم خوشگذرانی دارد. پر است از مثلا دوستی و تمنا و ولعی برای داشتن روابط پیچدرپیچ و متعدد. دوستانی که برای تفریح، وقتگذرانی، خندیدن و خالهزنک و خالهمردک بازی، از هیچ کار و حرفی فروگذار نمیکنند. کسانی که دوستی برایشان عمق و حقیقت ندارد و نفع و هوس شخصیشان، ولو زودگذر، بر همه کس و همه چیز، ارجحیت دارد. در جامعه امروز، چقدر این افراد، برایمان آشنا هستند؛ البته که نباید امید به داشتن جامعهای بهتر را، از دست دهیم.
یکی از اشکالات فیلم زمانیست که جنازه امید توسط نازنین در پتو پیچیده شده و در اثر تنفس بازیگر، پتو بالا و پایین میرود. صحنهی نشان دادن جنازهی پتو پیچ، آنقدر طولانی نیست که بازیگر نتواند چند لحظهای نفسش را حبس کند و عدم توجه به این امر، توجیحپذیر نیست. مورد بعدی، ایست بازرسیست. بعد از تصادف دو ماشین، گشتن صندوقعقب ماشین امید توسط پلیس، لوث میشود و فقط ماشین مقصر توقیف میشود. تصادفی که برای نجات نگین و فرناز و لو نرفتن جنازه، در فیلمنامه آمده؛ ولی باورش خیلی سخت و دور از ذهن است.
در هر حال، فیلم مهمونی کامی یا همان “چالوس”، فیلمی خوب و متفاوت در ژانر اجتماعیست با داستان و آدمهایی آشنا در این روزها.
پینوشت:
دوستان عزیز، لطفا طبق خواسته آقای احمدزاده و تمامی عوامل فیلم مهمونی کامی، پس از دیدن این فیلم، مبلغ بلیط یا مبلغ مورد نظرتان را به شماره حساب ۰۱۵۵-۹۹۵۰-۹۹۱۸-۶۰۳۷ بانک ملی بهنام “موسسه خیریه رفاه کودک”، واریز نمایید و نشان دهید که ”در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست”.
مهمونی کامی یک واقعیت پیچیده از اتفاقاتی که برای فرزندان نسلی که در دهه های اخیر به دوران رسیده اند.نگاهی به یک بیکاری دسته جمعی و فساد اجتماعی و اعتیاد در خفا، که اینروزها طبقه پولدار اجتماعی رو سراسر گرفته نشان میدهد. فیلم هایی از این گونه معمولا برای نسل های آینده پیشنهاد میشه چون اکثریت امروز اون رو با یک کلیپ عیاشی اشتباه میگیرند.
به نظر من، این فیلم فوق العاده، بعد از فیلمِ تهران من حراج، بهترین فیلم انتقادی سبک زندگی گروهی از ایرانیان است؛ گروه سرمایه دار و نو کیسه. فرزندان خانوادههای ثروتمندی که زندگیشان در پارتی و شمال و رابطههای دوستی «گروهی» (دختر و پسری) خلاصه میشود. شاید مهمترین ویژگی مشترک تمام شخصیتهای این فیلم در صفت «بیخبری» خلاصه شود. در سراسر فیلم بارها به همین بی خبری اشاره میشود. فرزندان طبقهی سرمایهداری (که طبقهی متوسط همواره در حال تقلید مذبوحانه از روی آنهاست) به قدری غرق در خوشی و تفریح هستند که حتا از دنیای اطراف خودشان هم بی خبرند چه رسد به اتفاقات سیاسی و فسادهای حکومت. نگین از رابطهی خواهرش با امید بی خبر است؛ نازنین از آمدن افراد به خانه در نیمه شب و رفتن خواهرش با ماشین بی خبر است؛ نگین و فرناز از وجود جنازهای که در خودرو است بیخبرند و چندین و چند مورد دیگر. نشئهگی همیشگی تبدیل به اپیدمی این افراد شده. صحنهی اوج فیلم هم تصادف ماشین پدارم با آرمین است در حالی که پدرام خواب آلوده و بی خبر است و نازنین هم سرگرم گوش کردن موزیک و بی خبر. میتوانم در مدح این فیلم عالی چندین صفحه بنویسم و نکات بینظیرش را بازگو کنم ولی فرصت محدود است و تنها میتوانم پیشنهاد تماشای این فیلم (و البته دو فیلم بینظیر دیگر «تهران من حراج» «یک خانواده محترم») را به همهی ایرانیان بدهم.
من از این فیلم خیلی خوشم اومد. مخصوصا اینکه تو بعضی از صحنه ها مثل ایست بازرسی یا باز شدن در صندوق عقب توسط فرناز، آدم همش منتظر بود یه اتفاقی بیفته و یکی جسدو ببینه. ولی فیلم خیلی آروم و تقریبا بدون اتفاق هیجان انگیزی پیش رفت. انقدر آروم بود که حتی وقتی خودروی پدرام با آرمین تصاف کرد من یه لحظه جا خوردم. فیلم رو چند بار زدم عقب تا قشنگ باورم بشه چه اتفاقی افتاد!
داستان فیلم هم جالب بود.دخترایی مثل فرناز و نازنین تو جامعه کم نیستن. دخترایی که اهل رفیق بازین و این رفاقتاشون هم سطحیه و مدت کوتاهی طول میکشه. دیالوگ ها خیلی خوب و دقیق انتخاب شده بودن و بازی بازیگرا هم کاملا طبیعی بود. من به شخصه این فیلم رو دوست داشتم
متاسفم
این فیلم در شان یک انسان نبود
در یک کلام بی سر و ته!
فیلم مزخرفی بود واقعا.حداقل یه پایان بندی هرچقدرم بد براش میذاشت آدم دلش خوش باشه.حیف وقت که تلف این فیلم شد.
خیلی از دوستان میگن فیلم بی سروته بود باید گفت زندگی شخصیت های فیلم اینو اقتضا می کرد که اینطور به پایان برسه واقعیت همینه در حال حاضر یه قشری از جامعه زندگیشونو دارن در پوچترین حالت ممکن به سر میبرن و آخرشم با مواد میمیرن که صحنه آخر فیلمم همینو گفت جناز پشت ماشین که هیچکسم ازش با خبر نشد این فیلم خیلی حرف ها زد بخاطر همینم توقیف شد
فیلم ضایعی بود
فیلم بسیار دقیقی از زندگی پوچ گرایی جوان امروز.واقعا حیف که شعور وزارت ارشاد در درک چنین فیلمی و نقد بسیار عمیقی که کارگردان به این سبک زندگی دارد ناچیز است
فیلم با تصویر برداری بد و شروع بدتر.رده بندی ج بزرگسال را هم نباید میگرفت چه برسه سینمای های اکران عمومی .خوب شد توقیف شدداستان بد.محتوابد.مسخره بازی زندگی معمولی بعضی ها بود که نیازی به تصویر کشیده شدن نبود.و کارگردانی بدی یا خوبی را به نتیجه گیری مخاطب نگذاشت
و فیلم روزمرگی بعضی را نشون داد.کیفیت صفر
بسيار فيلم جالب و ديدني بود ،و خيلي از پيامهاي فيلم به صورت سمبليك نشون داده ميشه ،مثلا اميد كه نشون ميده مرده و فقط جوانان اين دوره جنازه اميد رو همراه دارند ،تازه از وجود جنازه اميد هم بيخبرند ،و خيلي از المانهاي فيلم حاوي پيام هستند مثلا جاده ،بيخبري و نعشگي ،ادا دراوردن قشر مثلا به ظاهر مرفه و تو خالي بودن اين دسته از ادمهاي تازه به دوران نزديك شده كه در جامعه ايران بسيار ميبينيم كه بدون اين كه درك درستي از پولدار بودن و مرفه بودن را داشته باشند بيشتر اداي مرفهين و پولدارهاي جوامع ديگر را در مي آورند و نه تحصيلاتي نه شغلي نه شخصيتي موجودات پوچ توخالي به نظر من بسيار بسيار فيلم جالب و پر معنايي بود
سلام کسی اسم اهنگی که اول فیلم پخش میشه میدونه خیلی دنبالش گشتم اگه کسی میدونه بگه لطفا
فیلم تلخ اما فوق العاده ای بود…
اسم آهنگ اسپانیایی که مینا ساداتی تو ماشین گذاشت چیه خیلی دنبالشم
به نظر من اصلا فیلم خوبی نیست، از نظر فنی کار ندارم ولی نه اولش معلوم بود نه آخرش، داستان خاصی نداشت، خوب ساخت این فیلما که کاری نداره، منم میتونم یه دوربین بردارم و راه بیوفتم تو جاده و یه مشت اراجیف بگم و آخرشم یهو یه جا تمومش کنم، این چیزایی که شما نوشتید که نازنین با امید رابطه داشته اصلا تو فیلم معلوم نیست، خلاصه ساخت این فیلم به نظر من هدر دادن منابع بوده فقط