هتتریک (۱۳۹۵) (۱)
امتیاز فیلم «هتتریک» از پنج ستاره: *+ (یک و نیم از پنج)
نویسنده و کارگردان: رامتین لوافی
تهیهکننده: مجید مطلبی
ژانر: درام / اجتماعی
محصول: ایران
مدت: ۹۰ دقیقه
“توجه فرمایید، با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”
هتتریک، شروع متوسطی دارد، میانهای نسبتا خوب و پایانی ضعیف.
![هتتریک](http://www.hengamehnahid.com/wp-content/uploads/2019/03/هتتریک-۴-222x300.jpg)
فیلم در یک مهمانی شلوغ و خارج از تهران آغاز میشود و قرار است شخصیتها خودشان را تا قبل از شروعِ تیتراژِ نخست به مخاطب معرفی کنند؛ اما معرفی آنها در معمایی کردن فیلم و شلوغبازی بیمورد گم میشود.
از ابتدا معلوم است که با چطور فیلمی طرف هستیم، فیلمی که قرار بوده درام اجتماعی باشد؛ ولی کارآگاهی شده. بسیاری از فیلمسازان چه آگاهانه و چه ناآگاهانه نوع فیلمسازیشان را به سمت کارهای اصغر فرهادی نزدیک کردهاند و انگار سرراست و راحت قصه گفتن، چندیست که فراموششان شده. مشکل این فیلمسازان، الهام گرفتن و اقتدا کردن به کارگردان محبوبشان نیست، مشکل این است که دغدغهشان به جای صحبت از اجتماع، شده گره روی گره زدن و پیاز داغ ماجرا را بیش از حد زیاد کردن و بیننده را چون شرلوک هولمز دیدن که همهی اینها حاصلی برای فیلمساز نخواهد داشت جز اینکه فیلمش در ایجاد موقعیت سخت اوردوز کرده و در گرهگشایی به بنبست برسد و خود فیلمساز چون داستان و فیلمش، بلاتکیلف بماند و در نهایت هم معلوم نشود چی به چیست و کی به کیست.
درام اجتماعی، درام اجتماعیست و نه فیلم پلیسی و کارآگاهی؛ چه اصراریست که با دادن اصلاعاتی نا به جا و بیمصرف و قابلِ حذف و یا نصفه و نیمه، بیننده به اشتباه بیفتد و گیج شود و نتواند با فیلم ارتباط برقرار کند، پاسخیست که فیلمسازان باید بدهند؛ فیلمسازانی که سالن سینما را با اتاقهای فرار اشتباه گرفتهاند و اصرار دارند تماشاگر به جای فیلم دیدن و لذت بردن و آموختن و در اندیشه فرو رفتن، بنشیند و پازلهای عجیب و غریب آنها را حل کند.
![هتتریک](http://www.hengamehnahid.com/wp-content/uploads/2019/03/هتتریک-214x300.jpg)
لوافی چهار کاراکتر اصلیاش را چون فیلم موفق «سعاتآباد» و فیلم بد «حریم شخصی» (۲) در محیطهای بسته چون خانه و اتومبیل قرار داده و سعی کرده با ایجاد موقیعتهای سخت و نفسگیر و چالش بین آنها داستان را پیش ببرد؛ اما با وجود این همه دیالوگ و حرف و سخن و چه و چه، حتی دانستن اینکه لیدا (پریناز ایزدیار) و کیوان (صابر ابر) با هم نسبت فامیلی دارند و اینکه فرزاد (امیر جدیدی) معتاد است به قمار، موکول شده به اواسط فیلم. همه چیز در هم و بر هم گفته میشود و آخر هم معلوم نمیشود که کیوان از سر ناچاری و نداشتن پول برای مهاجرت پیش رها (ماهور الوند) میماند یا از سر عذاب وجدان و عشق، لیدا در جاده به سمت کشف آنچه در راه بازگشت به تهران اتفاق افتاد رفته یا بیهدف در اتوبان و جاده میگردد و اینکه اصلا همایون ارشادی در نقش دکتری زنباره در این فیلم چه میکرد. در هتتریک دقیقا چه خبر است؟ گویا به جز کاراکترها که دروغ میگویند و پنهانکاری میکنند لوافی هم خواسته با همین روش فیلم بسازد و به جای ساختن اثری هنری با پیامی واضح، آنچه که در سر داشته را کامل روایت نکرده و از مردم پنهان ساخته تا به اسم پایان باز، تیر خلاص را به سمت فیلمش نشانه برود.
![هتتریک](http://www.hengamehnahid.com/wp-content/uploads/2019/03/هتتریک-۳-204x300.jpg)
با همهی اینها کارگردانی لوافی به مراتب بهتر از فیلمنامه نوشتن اوست. اتفاقی که در راه بازگشت به تهران رخ میدهد و جر و بحث بعدی کاراکترها در ماشین، فشار، سنگینی و عصبیت را موجب میشود مخصوصا که موسیقی هم قطع شده و حالا تمرکز میرود روی بازیها و بیان، تدوین و حفظ ریتم و پیوستگی درام و به اوج رساندن تنش در یک لانگ تیک خوب که متاسفانه با ورود به خانه، حتی زیر آن همه نورِ گرم، حرارت قصه از دست میرود و فیلم کمکم کشدار و سرد میشود؛ اما نمکِ کار با شیرینزبانی و دلبریِ امیر جدیدی همچنان حفظ میشود تا جاییکه در اوج ناراحتی و حس همدردی برای لیدا و بچهای که در راه دارد، مخاطب از دست فرزاد و تقلای بیثمر او برای درست کردن اوضاع به خنده میافتد؛ درست مثل زمانیکه در اوج ناراحتی از یک طفل، او حرفی بزند یا کاری کند و شما را به خنده بیندازد. فرزاد همین است، یک مجرم که خودش هم میداند گناهکار است و مستحق مجازات، پس در مهمانی ابتدای فیلم چون زندانی آن سوی شیشه قرار میگیرد، با ولع به معشوقِ دور از دسترس خود نگاه میکند و با کشیدن قلب بر روی بخار شیشه، به او ابراز احساسات کرده و دم از عشق میزند. فرزاد میداند که دیر یا زود، بالاخره جایی بابت هر چه کرده باید جواب پس بدهد؛ اما از طرفی میخواهد تا هر وقت که ممکن است آزاد بماند و مانند برگی که از ماشین به بیرون راه جست، راهی برای همیشه آزاد ماندن بیابد و حس رهایی را از دست ندهد، یعنی همان حسی که بیننده بعد از اتمام فیلم هتتریک در خود احساس میکند و تا پا به خیابان میگذارد، این فیلم را به کل از یاد برده و میرود سر وقت کار و زندگیاش.
پینوشت:
۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد فیلم «هتتریک» اینجا کلیک کنید.
۲) برای مطالعهی نقد و بررسی فیلم «حریم شخصی» در همین سایت اینجا کلیک کنید.
ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ