«معرکهگیر» (۱) بهجای نوشتن قصهی یکی مانده به آخر _”محبوبه”_ صاف رفتم سر وقت قصهی نهایی: “معرکهگیر”. کل قصه تو خیابون لالهزار (۲) اتفاق میافته، کنار سینما متروپل. این قصه رو خیلی دوست دارم و از وقتی نوشتن این کتاب رو شروع کردم برای این تهتغاری، نقشهها داشتم و بارها …
بیشتر بخوانید »