خانه / نقد فیلم / آنا (۲۰۱۹)

آنا (۲۰۱۹)

آنا (۲۰۱۹) (۱)

Anna (2019)

امتیاز فیلم «آنا» از پنج ستاره:  ** (دو از پنج)

نویسنده و کارگردان: لوک بسون
تهیه‌کننده: لوک بسون / مارک اشموگر

ژانر: اکشن / جاسوسی
محصول: فرانسه
مدت: ۱۲۰
دقیقه

“توجه فرمایید،‌ با خواندن این مطلب، ممکن است داستان سریال لو برود.”

یک فرمول ثابت

بسون کارگردان موفقی‌ست و کارنامه‌ی خوب و قابل قبولی دارد؛ ولی این‌بار فیلم آنای او چنگی به دل نمی‌زند.

آنا
آنا

لوک بسون، آنا را تحت تاثیر دو فیلم دختری به‌نام نیکیتا (۱۹۹۰) و لئون (۱۹۹۴) ـ و البته کمی هم لوسی (۲۰۱۴) ـ نوشته و کارگردانی کرده؛ طبق یک فرمول ثابت: دختری که گذشته‌ای سخت و تاریک داشته و توانسته از دل مشکلات متعدد و جان‌فرسا، نیمه‌سلامت بیرون بیآید و حالا فرصتی دست می‌دهد و نوبت آن می‌رسد که خودش را بازیابد، زندگی کند و انتقامش را از روزگار و آدم‌ها بگیرد. این فرمول اگرچه در فیلم لئون خیلی خوب جواب داد و آن اثر را با بازی‌های فوق‌العاده و کارگردانی بی‌نقص بسون ماندگار کرد؛ اما در فیلم آنا شکست‌خورده و باسمه‌ای می‌نماید چون آنا، فیلمی نیست که حتی بتوان یک ثانیه‌اش را هم باور کرد و پذیرفت.

یک درگیری جدی بین نیروهای کا.گ.ب و سی.آی.ای رخ داده. روسیه، جاسوس آمریکایی را می‌کشد و سر او را برای آمریکایی‌ها پس می‌فرستد. این شروع جدا از این‌که به روند قصه کمک می‌کند و ماهیت فیلم را آشکار می‌سازد، نشان می‌دهد که چه سرنوشتی در انتظار اکثر جاسوسان دولت‌هاست.

آنا (ساشا لوس) یک نجات یافته از شرارتِ هم‌‌خانه‌اش درصدد فرار از زندگی و گذشته‌ی خودش است و قصد دارد به نیروی دریایی ارتش روسیه بپیوندد؛ اما زندگی خواب‌های دیگری برایش دیده است و او بعد از یک‌سال تمرین و یادگاری، به یکی از خون‌سردترین جاسوسان و آدم‌کش‌ها بدل می‌شود که اتفاقن خوب هم می‌تواند نقشِ دخترِ مظلوم و ساده را بازی کند؛ ولی این سوال برایش پیش می‌آید که تا کِی؟ آنا خسته شده و قصد جدا شدن از ستزمان را دارد؛ ولی برای رئیس کا.گ.ب، واسیلیوف (اریک گودون) جدا شدن نیروها از سازمان به منزله‌ی نابودی و محو شدن آن‌ها از صفحه‌ی روزگار است، پس از نظر او اگر آنا می‌خواهد جدا شود، باید بمیرد.

یک ساعت اول فیلم آشنایی مخاطب با آناست و گذشته و شیوه‌ی کار و زندگی‌اش و یک ساعت بعدی ماجرای نجات جان اوست به دست خودش. آنا برنامه‌ریزی بی‌نقصی می‌کند تا از دست همه‌ی سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی ـ مدتی قبول می‌کند جاسوس دو جنبه باشد و برای آمریکا نیز کار کند ـ نجات یابد و بتواند زندگی جدید و به‌‌دور از خشونت را آغاز کند.

آنا
آنا

آنا، همه فن‌حریف است، شکست‌ناپذیر و چنان باهوش که نه چیزی از نظرش به‌دور می‌ماند و نه کسی یارای مقابله با او را دارد؛ و اما حقیقت این است که این سبک داستان‌پردازی سال‌هاست که دیگر به‌کار نمی‌آید مگر در کمدی‌ها و یا ابرقهرمانی‌ها، حتی سازندگان جیمز باند هم کوتاه آمدند و بالاخره قبول کردند او نمی‌تواند همیشه از دل انفجار و ترور و زندان تمیز و شیک و مرتب با صورتی تراشیده و موهای آلاگارسون شده بیرون بیآید و هرگز شکست نخورد! اما در فیلم آنا، جدا از همه‌ی این‌ها، جاسوس جوان را می‌رود به مقر فرمانده‌ی کا.گ.ب و او را به‌راحتی آب خوردن می‌کشد و بعد هم با کمی کشمکش، فلنگ را می‌بندد!

آنا را باید که بدانیم؟ باهوش‌ترین و برترین جاسوس کل تاریخ؟ یا جان ویک ثانی؟ مطمئنن هیچ‌کدام، او حاصل شیفتگی بسون است نسبت به دو کاراکتری که در گذشته خلق کرد: نیکیتا و ماتیلدا. کاراکتری تازه که نه به‌درستی خلق شده، نه داستان خوبی حول او شکل گرفته و روایت شده و نه فیلمی که بر اساس این داستان ساخته شده از فرمی صحیح و منسجم برخوردار است.

آنا، هرگز آن جاسوسی که قرار است باشد نیست، کسی نیست که باورش کنیم و همین امر فرم فیلم را از بین می‌برد و فیلم آنا را در حد اثری که تنها برای یک‌بار دیدن و پر کردن وقت خوب است، تنزل می‌دهد.

پی‌نوشت:

۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد فیلم «آنا» اینجا کلیک کنید.

این را نیز ببینید

میدان سرخ

میدان سرخ (۱۴۰۰)

میدان سرخ (۱۴۰۰) (۱) کارگردان: ابراهیم ابراهیمان / بهرام بهرامیان / کمال تبریزی و… نویسنده: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *