خانه / نقد فیلم / ایتالیا ایتالیا (۱۳۹۵)

ایتالیا ایتالیا (۱۳۹۵)

ایتالیا ایتالیا (۱۳۹۵) (۱)

نویسنده و کارگردان: کاوه صباغ‌زاده
براساس داستان «یک مسئله موقتی» مجموعه‌ی «ترجمان دردها» اثر خانم «جومپا لاهیری» (۲)
تهیه‌کننده: مهدی صباغ‌زاده
ژانر: کمدی / اجتماعی
محصول: ایران
مدت: ۱۰۰ دقیقه

“توجه فرمایید،‌ با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”

کتلت‌های کثیف و عاشقانه

احتمالا فیلم ایتالیا ایتالیا، در وهله‌ی اول شما را به یاد سریالی با همین نام می‌اندازد، سریالی کمدی که در زمان خود بسیار پرطرفدار بوده است (۳)؛ اما موضوع فیلم آقای صباغ‌زاده کاملا با آن سریال تفاوت دارد و تنها در نام مشترک‌اند. کاراکتر مرد ِ فیلم، نادر برف‌کوبان (حامد کمیلی) نه شارلاتان است و نه دُن ژوان، اتفاقا برعکس او مهربان، آرام، همسردوست و بااخلاق است. در حقیقت نادر و برفا (سارا بهرامی) زوجی شاد، امروزی، هنرمند و روشن‌فکر هستند که در مسیر پر پیچ و خم زندگی، کم‌کم علاقه‌شان به‌یکدیگر رنگ می‌بازد و البته این برفاست که بیشتر از نادر دور می‌شود تا نادر از او.

ایتالیا ایتالیا
ایتالیا ایتالیا

فیلم‌نامه‌ی ایتالیا ایتالیا، فیلم‌نامه‌ی اقتباسی‌ست و مشکل فیلم هم از همین فیلم‌نامه‌ی خام نشئت می‌گیرد. سوژه خوب و جذاب است؛ اما به‌درستی پرورش نیافته و فیلم بین کمدی بودن و درام بودن و ملودرام بودن و اجتماعی بودن، گم شده است و به‌طبع آن لحن هم از دست فیلم‌ساز در رفته و معلوم نیست او با فیلم  چند چند است؛ ولی این مسئله ـ که اتفاقا اساسی هم هست ـ باعث نمی‌شود فیلم ایتالیا ایتالیا،‌ فیلم خوبی نباشد و ارزش دیدن نداشته باشد، برعکس، این فیلم می‌تواند راهنمای خوبی برای زوج‌های جوان و امروزی باشد. زوج قصه متمول نیستند،‌ بلکه تلاش‌گرند. شاید قبل از ازدواج‌شان ایده‌آلیست بوده‌اند؛ اما بعد از ازدواج، زندگی زناشویی را آن‌طور که باید پذیرفته‌اند و سعی می‌کنند با آن و مشکلاتش کنار بیآیند.

فیلم جذابیت بصری دارد و فیلم‌برداری خوب هم بر این جذابیت افزوده. فیلم رنگارنگ است و شکر خدا رنگ‌ها به خوبی و درستی تنظیم و اصلاح شده‌اند؛ یک اتفاق نادر سینمای ما! همین رنگ‌های شاد و تند و سرزنده هستند که همواره فضای فیلم را دوست‌داشتنی نگه می‌دارند.

نادر از ابتدا، برای‌مان داستان خودش و برفا را روایت می‌کند، ساده و حقیقی و آرام. بیننده مدام، حال و گذشته را می‌بیند. از آن‌جایی که بیشتر اتفاقات در منزل اجاره‌ای آن دو می‌افتد، گاهی تشخیص فلش‌بک و حال از هم، مشکل می‌شود.

فیلم ایتالیا ایتالیا را بیشتر فیلمی دلی از آقای صباغ‌زاده دیدم. فیلم‌ساز، حرف‌های نگفته‌اش را برای‌مان می‌گوید، محدودیت‌‌هایی که مدت‌‌ها آزارش داده و تمام آن‌چه که سال‌ها در خود ریخته را بیان می‌کند و هم‌چنین ادای دین می‌کند نسبت به فیلم‌ها و پیشکسوتانی که به آنان عمیقا علاقه‌مند است، چون آقای مهرجویی، آقای عیاری و… . در نتیجه هر خرده‌ای که به فیلم گرفته شود، در اصل ِ ماجرای ساخت و حال خوشی که تولید ِ آن به آقای صباغ‌زاده داده، بی‌تأثیر است و همین حال خوش فیلم است که برای من هم دوست داشتنی بود.

ایتالیا ایتالیا
ایتالیا ایتالیا

چندی‌ست که متأسفانه نسل روشنفکر ما، دچار تعارض و کمی از خود بیگانگی شده و این بخش به‌خوبی در فیلم درآمده است، البته که پرچم ایران و ایتالیا هم‌رنگ هستند و مچ‌بندهای نادر، به هر دو کشور و پیوندهای روحی و اخلاقی بین ایران و ایتالیا اشاره دارد؛ اما از المان‌هایی که این روزها به‌عنوان نماد روشن‌فکری استفاده می‌شوند هم خیلی خوب بهره برده شده: محبوبیت قهوه عوض چای، گوش داده به موسیقی کلاسیک و اپرایی، و… ، و مای ِ بیننده در کنار همه‌ی این‌ها به روزمرگی زوجی می‌رسیم که سابقا شاد و عاشق بوده‌اند.

استفاده از تصاویر گوناگون ـ تصاویری آرشیوی و خارج از فیلم ـ، نشان دادن تخیلات نادر، آشپزی مردان، کار زنان بیرون از خانه و مردان در داخل منزل، عوض شدن سبک زندگی‌ها با چاشنی ایده‌آلیستی و… بر جذابیت و واقغی بودن فیلم افزوده.

ریتم فیلم گاهی تند و گاهی کند می‌شود که بخشی از آن به عوض شدن پی‌درپی لحن برمی‌گردد. همین تند و کند شدن‌های مدام است که گاهی حوصله را سر می‌برد؛ ولی می‌توان از همه‌ی این‌ها چشم پوشید چون روایت‌‌های کوچکی زیبایی هم در فیلم داریم، رابطه‌ی زیبای نادر و شاگردش پری، خلوت پر از عشق پدر (فرید سجادی حسینی) و پسر، اعتراف‌های جالب و دیوانه‌بازی‌های نادر و برفا، پیاده کردن برخی سکانس‌های معروف ِ فیلم‌ها مثل ریختن میوه‌ها در راه‌پله (فیلم هامون) و یا گانگستربازی نادر و تخیل او، از ایتالیا ایتالیا خاطرات و تصاویر خوب و بدیع در ذهن بیننده بر جای می‌‌گذارد.

ایتالیا ایتالیا
ایتالیا ایتالیا

ای کاش بر روی اعترافات نادر و برفا بیشتر از این تمرکز می‌شد، همین اعترافات می‌توانست بُن ِ اصلی فیلم باشد و کل داستان حول آن‌ها شکل بگیرد نه این‌که اعترافات تنها به بخشی از آن‌چه که نادر برای‌مان تعریف می‌کند بدل شود. دقیقا این‌جاست که ـ جدا از فرم و محتوا و ریتم ـ فیلم‌نامه اشکال ِ ناپختگی ِ خود را به خوبی نمایان می‌کند. فیلم ایتالیا ایتالیا می‌توانست به یکی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران تبدیل شود و نه فقط فیلمی دوست‌داشتنی. این فیلم می‌توانست با کم کردن ِ حواشی‌‌هایش، اثری ماندگار باشد.

جدا ار بحث فیلم‌نامه، بقیه‌ی اجزای فیلم یکدست است، از بازی‌های طبیعی و خیلی خوب خانم بهرامی و آقای کمیلی گرفته، تا فیلم‌برداری و تدوین که ماهرانه انجام شده‌‌اند، مخصوصا فیلم‌براری که اکثرا در محیط کوچک خانه صورت گرفته و سعی شده قاب‌ها تکراری نشوند و نشده‌اند.

برای فیلم ایتالیا ایتالیا، که پر از طنزهای ظریف و لطیف است، بسیار زحمت کشیده شده و فیلم‌ساز عزیز، حرف دل جامعه هنری را به‌خوبی زده است. جوانانی مشتاق که دوست دارند حرفه‌شان را تمام و کمال انجام دهند و آثارشان را خلق کنند؛ اما با قصاوت جلوی کارشان گرفته می‌شود و اثرات مخربی در روحیه و زندگی آنان می‌گذارد.

شاید بعد از آن کتلت‌هایی عاشقانه‌ی کثیف و حرف‌ها و اعترافات و رسیدن به گره‌گشایی، فکر شود که دیگر نوبت انتقام‌گیری‌ست؛ اما بیننده باز هم سورپرایز می‌شود و با پایانی شبیه به بخشی از فیلم آقا و خانم اسمیت مواجه می‌گردد و البته بقیه‌ی اتفاقات را هم آقای صباغ‌زاده به‌درستی، به تخیل مخاطب واگذار کرده است!

پی‌نوشت:

۱)  برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد فیلم «ایتالیا ایتالیا» اینجا کلیک کنید.

۲) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد خانم «جومپا لاهیری» اینجا کلیک کنید.

۳) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد سریال «ایتالیا ایتالیا» اینجا کلیک کنید.

این را نیز ببینید

میدان سرخ

میدان سرخ (۱۴۰۰)

میدان سرخ (۱۴۰۰) (۱) کارگردان: ابراهیم ابراهیمان / بهرام بهرامیان / کمال تبریزی و… نویسنده: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *