ماحی (۱۳۹۴)
نویسنده و کارگردان: داوود خیام
تهیهکننده: جواد نوروز بیگی
ژانر: درام / مرموز / اجتماعی
محصول: ایران
مدت: ۹۰ دقیقه
“توجه فرمایید، با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”
ماحی فیلمیست بر اساس واقعیت، با نگاه و حرکتی نو در سینمای ایران. فیلمی که توانسته ذرهای از اجحاف رفته بر ملت ایران را در زمان تحریمها، توسط سودجویانی که نامشان را هموطن میگذارند، نشان دهد.
برخی از شرکتهای ترخیص کالا که عملا در زمان تحریمها فلج شدهبودند، با دور زدن تحریمها و دریافت رشوههای کلان از واردکنندگان ایرانی، پولشویی و دادن رشوه به کارگزران خارجی و حتی دولتمردانشان، اجناس بعضا تحریم شده را وارد ایران میکردند و از این طریق، هم آن شرکتها و هم واردکنندگان و هم سرمایهگزاران، سودهای بسیار کلانی را کسب میکردند. فیلم ماحی بر اساس یکی از بزرگترین پولشوییهای دورن تحریم در ایران ساخته شدهاست.
تیتراژ فیلم، روی جنینی در شکم مادر بالا میآید و در آخر ِ تیتراژ، جنین از رحم خارج میشود؛ اما معلوم نیست بیرون آمدن جنین از رحم مادر آغاز ورود او به عنوان نوزاد به جهان هستیست یا که جنین معصوم نیامده، سقط شدهاست. این ابهام در تیتراژ، آمادگی ذهنی خاصی را برای مخاطب ایجاد میکند. آمادگی برای هستی و نیستی در کنار هم. آمادگی برای راه رفتن روی لبهی تیغ.
ماحی مهرنیا (آنا نعمتی) کارگزار دکتر (همایون ارشادی) است. دکتر، عملهای زیبایی انجام میدهد و گرگیست در لباس میش! ماحی و دخترانی امثال او که بیپدر و مادر و بیپشتوانه در جامعه رها شدهبودند و بعد از خروج از یتیمخانه سر از ندامتگاه درآورده بودند را از زندان و ناکامی خلاص میکرده و با سو استفاده از جوانی و زیباییشان، کارهایش را پیش میبرده. ماحی هم از گذشتهاش برایمان میگوید. اینکه خواهر دوقلویی دارد و این دو از هم جدا شدهاند. ماهی از طریق بهزیستی متوجه شده که خواهرش اکنون در کاناداست و قصد دارد از دست دکتر خلاص شود و بهدنبال خواهرش برود.
ماحی قبلا با مردی به نام نبوی برای ترخیص پروتزهای پستان از کشور فرانسه کار کرده بود. بهقول خودش هم مدتی را با نبوی گذرانده بود؛ اما مدتیست که نبوی غیبش زده و میگویند به چین رفتهاست.
حالا که خبری از نبوی و نیست و پروتزهای فاسد فرانسوی (۱) هم هنوز وارد ایران نشدهاند، دکتر، ماحی جذاب و زیبا را بهسراغ فرزین نامی یا همان سعدون سابق (مهران احمدی) میفرستد. فرزین که در پولشویی و ترخیص کالای غیر مجاز و هر نوع خلاف بزرگی استاد است و راه موفقیتش هم ریاکاریست. پیراهن یقه آخوندی میپوشد، تسبیح میاندازد و پول برای ساخت مسجد میدهد. گرچه افرادی هم که با آنها کار میکند، ریز و درشت، مانند خودش هستند و پول گلدستهی مسجد را جای دیگری خرج میکنند!
ماحی با هر ترفندی که بود، توانست روی فرزین تاثیر بگذارد، با اینکه فرزین شک کرده و از ساریه (هدی نوریزاده) منشی و زنی از عشیرهاش که عاشقش هم هست، میخواهد راجعبه ماحی و دکتر تحقیق کند؛ ولی دلش پیش ماحی گیر کرده. شاید هم جدا از زیبایی ماحی، سنجاق قفلیای که او روی دستش خالکوبی کرده، باعث شد فرزین از او خوشش بیآید.
در فیلم، دو پرسوناژ ماحی و فرزین، مونولوگ هم دارند و از احوالات درونیشان به مخاطب اطلاعات میدهند. البته ماحی بیشتر اوقات با خدا حرف میزند و از او طلب کمک میکند. فرزین رابطهی خوبی با خالق هستی ندارد و از گذشتهاش بسیار گلهمند است. مادرش برایش گفته که مادر ِ مادربزرگ ِ پدرش جن بوده و مادر فرزین همیشه برای حفاظت از او، به لباسش سنجاق قفلی میزده. فرزین، بسیار خرافی است. او با پدرش مشکل داشته و میگوید چون برادر ناتنیاش، پسری زیبا بوده، پدرش همیشه آن دو را با هم قیاس میکرده. فرزین بر اساس اعتقاد خرافی پدرش مطمئن است چون مادر خودش، طاووس، زن ِ زیبا نبوده و پسر هم به مادر میرود، در نتیجه او مانند برادر ناتنیاش که مادری زیبا داشته، زیبا نشده. فرزین بر اساس اعتقادش به این خرافه، نمیخواهد این مسئله برای فرزند او هم اتفاق بیفتد، در نتیجه بهدنبال همسری زیبا میگردد تا پسرانی زیبا داشته باشد و چه همسری بهتر از ماحی ِ زیبا.
ماحی نمیخواهد با فرزین ازدواج کند. او میخواهد زودتر از شر دکتر خلاص شود و بهدنبال خواهرش برود؛ ولی دکتر با مدارکی که از او در دست دارد تهدیدش میکند و ماحی مجبور به ازدواج با فرزین میشود. دکتر برای اینکه ماحی را راضی کند، به دروغ به او میگوید طلاقش را از فرزین میگیرد.
شبی که ماحی در آتلیه میزبان فرزین است، لباسی بر تن دارد که بیشتر شبیه به لباسهای خاص مراسم بالماسکهست. انتخاب چنین لباسی برای سکانس آتلیه اصلا جالب نیست و مصنوعی بهنظر میرسد. طراحی صحنه و لباس در فیلم ماحی، بسیار خوب عمل کردهاند و تنها نقطه ضعف را میتوان انتخاب این لباس ناهماهنگ و عجیب برای کاراکتر زن قصه دانست.
فضای فیلم تیره است. وجود نورهای خاکستری و آبی و زرد و گاهی سیاهی بیش از حد، بر سردی و قساوت قلب شخصیتهای فیلم افزوده و حس ناامنی و خشونت را بهخوبی، به بینده منتقل میکند. یکی از نقاط قوت فیلم این است که بهندرت لوکیشن تکراری میبینیم. فیلم گاهی در ریتم دچار افت میشود؛ ولی دوباره و خیلی سریع به خط سیر درست خود باز میگردد.
نبوی با ماحی تماس میگیرد و او را از وارد شدن به این ماجرا بر حذر میدارد؛ اما ماحی چارهای ندارد و به ازدواج با فرزین، رضایت میدهد. فرزین بارها میگوید که عاشق ماحی شده و هر کاری بهخاطر او انجام میدهد. قرض کلان همسرش به دکتر را پرداخت میکند، با دوستش بهمن (احسان امانی) برای آوردن پروتزها به ایران صحبت میکند و پیشنهاد دادن درصدی از سهم ِ سود بالا از واردات پوروتزها را به او میدهد تا این ریسک را بپذیرد و کمکش کند. بعد از همهی اینها و اظهار علاقههای متعدد فرزین به ماحی، مثلا با خرید تابلوی نفیس میلیاردی از حراجی تهران (۲) و کمک به او برای رهایی از دست دکتر؛ هنوز خبری از آوردن پروتزها به ایران نیست. فرزین از ماحی بچه میخواهد، آن هم پسر. ماحی که میخواسته بعد از انجام واردات و گرفتن سهمش از فرزین جدا شود و از ایران برود، در بد مخمصهای گیر میکند. دکتر هم به او پیشنهاد میکند که از فرزین بچهدار شود. چه بهتر از اینکه پدر ِ فرزندش مردی باشد که هم متمول است و هم عاشق او؟!
ماحی که تمام مدت مورد سو استفادهی افراد مختلف قرار گرفته، اینبار هم بارداری را قبول میکند. فرزین دیگر از این شادتر نمیشود. خانهی خیلی خوبی میخرد و در رسیدگی به همسرش و مخصوصا خورد و خوراک او اغراق میکند. گرچه که این همه تجمل، نمیتواند زن ِ قصه را شاد کند.
ساریه عاشق فرزین است و درصدد رهایی از دست رقیب. او شروع به تحقیقی جامع در مورد ماحی میکند بلکه بتواند از دستش خلاص شود و در این بین، با دکتر که دلخوشی از فرزین و ماحی ندارد هم تماس میگیرد و به دیدارش میرود.
دوقلوهای همسانی که ماحی باردار است ـ مانند خودش و خواهرش که دوقلو هستند ـ، هر دو پسرند و مشکلدار. خطر سقط بچهها و شاید از بین رفتن مادرشان هم وجود دارد؛ ولی گوش فرزین به این حرفها بدهکار نیست. او به جایی رسیده که فقط فرزندانش برایش اهمیت دارند نه هیچکس دیگری. بالاخره رضایت میدهد و پزشک (سپیده علایی) مجبور میشود برای حفظ جان ماحی و یکی از جنینها، جنین دیگر را سقط کند. فرزین مشکل حاد روحی دارد و شدیدا در خرافه فرو رفتهاست. پول همیشه بیشتر مشکلاتش را حل کرده و اینبار هم با پیشنهاد چک سفید به پزشک، میخواهد او کاری کند تا تنها فرزندش زیبا باشد! سرنوشت دوقلوهای ماحی، بیشباهت به زندگی او و خواهرش نیست. بچههایی دورافتاده از هم، یکی زنده و دیگری مرده. شاید ماحی قُل مرده باشد و خواهرش قُل زنده، شاید هم برعکس.
زمانیکه دکتر زنان از آبشش جنین در رحم مادر میگوید، از واژه ماهی استفاده میکند. کاربردی هوشمندانه برای فیلم ماحی. هر دو کلمه یک تلفظ دارند؛ وای در معنا کاملا متفاوتند. البته که ماحی ِ داستان، خودش هم زمان بارداری مادرش، آبشش داشته و بهنوعی، ماهی بوده.
بهمن بارها به فرزین هشدار داد که اینبار، کار خلافشان به مشکل جدی برخواهد خورد و بهتر است پی این قضیه را دیگر نگیرند. مخصوصا که نبوی هم به آنها خیانت کرده و همه چیز را لو داده. بهمن ِ ناراحت از نبوی هم بعد از بریدن زبانش و شکنجه دادنش او را کشته. زمانیکه به فرزین در ماشینش حمله میشود، او تازه متوجه وخامت اوضاع میشود و به خانه میرود تا با ماحی به هتل بروند و در اسرع وقت ایران را ترک کنند. ماحی ترسیده، عصبیست، هیستریک شده و مطمئن است که میخواهند او و فرزین را بکشند. آنقدر فشار عصبی روی او زیاد میشود که کارش به زایمان زودرس میرسد.
فرزین تمام سرمایهای که در اختیار دارد را ـ ۱۸.۵ میلیارد دلار ـ به ترکیه حواله میکند، طلایی که در ترکیه توقیف شد و واکنشهای زیادی، از جمله کنفرانس خبری شبانه رجب طیب اردوغان را در وی داشت. (۳)
ساریه، نزد ماحی که بعد از زایمان زودرس حال خوشی ندارد میرود و تهدیدش میکند؛ سپس باقیمانده پولی که برای فرزین مانده را برایش میآورد، باامید به اینکه از ماحی دست بکشد؛ اما فرزین او را میزند و میگوید عشیرهاش با ماحی شروع میشود، نه ساریه. ماحی ِ ترسان به هر زحمتی که هست از بیمارستان فرار میکند. میداند اگر فرزین بفهمد که او بارها روی صورتش عمل جراحی کرده و زیبایی خدادادی نداشته، ممکن است او را بکشد. حالا فرزین مانده و یک پسر کوچک و نارس که با تمام نواقصش توانسته محبت پدرش را داشته باشد، پدری که احتمالا او را آینه تمام گناهانش میداند. (۴)
پینوشت:
۱) برای مطالعه در مورد پروتزهای فاسد و سرطانزا، اینجا کلیک کنید.
۲) برای خواندن نظرات مختلف صاحبنظران در مورد حراجی تهران، اینجا و اینجا کلیک کنید.
۳) برای مطالعه در مورد حواله طلاها به ترکیه، اینجا کلیک کنید.
۴) میتوانید اخبار فیلم ماحی را از این وبسایت دنبال کنید.
خوب بودممنون چون فیلم کمی گنگ بودراهنمایی خوبی بود
فیلم خیلی خوبی بود پر از مفهوم. و بازی خانم نعمتی رو من خیلی دوست داشتم
ممنون از توصیف فیلم
در کل فیلم خوبی بود چون زوایای از فساد رو مشخص می کرد