خانه / نقد فیلم / پست (۲۰۱۷)

پست (۲۰۱۷)

پست (۲۰۱۷) (۱) (۲)

The Post (2017)

امتیاز فیلم «پست» از پنج ستاره: ***+ (سه و نیم از پنج)

کارگردان: استیون اسپیلبرگ (۳)
نویسنده: لیز هانا / جاش سینگر
تهیه‌کننده: استیون اسپیلبرگ / کریستی ماکوسکو کریگر / ایمی پاسکال

ژانر: درام / تاریخی / سیاسی / هیجان‌انگیز
محصول: ایالات متحده آمریکا
مدت: ۱۱۶ دقیقه

“توجه فرمایید،‌ با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”

 این سیاست کثیف 

وطن، آزادی، دموکراسی، جایگاه جهانی، پیشرفت، آقایی، مدرنیته، درآمد بالاتر، رسیدگی به مطالبات عمومی و اجتماعی، وجهه‌ی بین‌المللی و.. . تمام آن‌چه که برشمرده شده، حرف‌ها و درون‌مایه‌ی شعارهایی‌ست که هر چند سال یک‌بار در کشورهایی که داعیه‌ی دموکراتیک بودن دارند ـ حالا بر فرض که شاید گاهی، در کشورهای اسکاندیناوی رگه‌هایی از دموکراسی و آزادی یافت شود! ـ، تکرار می‌شوند تا ملت را برای رای دادن ترغیب کرده و آنان را به پای صندوق‌های رای بکشند و یک فرد یا حزب را بر کشور حاکم کنند؛ و بعد فرد یا حزب حاکم با افراد یا احزاب دیگر، با ملت (فارغ از این‌که به آن حزب یا فرد رای داده باشند یا نه) و تعداد کثیر یا چند کشور از جهان دربیفتد و بر سر کوچک‌ترین و بزرگ‌ترین مسائل داخلی و خارجی با آنان بجنگد و دوست و دشمن جدید انتخاب کند و به‌نامِ منافع ملی و کشوری؛ اما بیشتر با هدف محقق کردن منافع فردی یا حزب و هم‌حزبی‌ها، در دنیا، جنگ و صلح راه بیندازد.

پست
پست

متاسفانه وادیِ سیاست کثیف‌تر از آن چیزی‌ست که واقعا سیاسیون و احزاب به فکر توده‌ی مردم و منافع آن‌ها باشند؛ اما عامه‌ی مردم که چاره را در انتخاب حزب و سیاست‌مداران می‌بینند، به دنبال مطالبات بر حقِ خودشان، پای صندوق رای می‌روند و اکثرا هم منتظر معجزه‌ای هستند که در کوتاه‌ترین زمان ممکن مطالبات‌شان را پاسخ دهد، غافل از این‌که سیاستِ کثیف و پیچیده، در بسیاری از موارد، منافع ملی را پای‌مال می‌کند، و برای این منظور هم به مخفی‌کاری نیازمند است در نتیجه کهنه‌کاران عرصه‌ی سیاست، چه به آن اذعان داشته باشند و چه نه، با آزادی بیان، سرسختانه می‌جنگد و جلوی نقل صحیح اطلاعات را می‌گیرند؛ گرچه که دولت‌ها همیشه موفق نیستند و هر بار که یکی از شاهکارهای‌شان در نقض آزادی بیان و عمل و افکار و.. یا نفوذشان در زندانی کردن، حذف کردن و کشتار مردم بی‌دفاع رو می‌شود، ملت تازه احساس می‌کنند که رای‌شان، افکار عمومی‌شان و آگاهی‌شان توسط دولت‌ها ـ چه دولت منتخب مردم آن کشور و چه دول خارجی ـ به سخره گرفته شده است. در حقیقیت سیاسیون تا جایی با آزادی بیان و آزادی اخبار و اطلاعات و رسانه‌ها موافقند که این آزادی‌ها و گردش آزاد اطلاعات، بلای جان‌شان نشود، و این‌چنین است که جنگی نانوشته و دائمی بین دولت‌ها و خبرنگاران درگرفته، جنگی که تا سیاست به این‌صورتِ مخفی‌کارانه و فریب‌کارانه ادامه دارد، نه دولت‌ها و نه خبرنگاران هرگز روی صلح و آشتی را  نخواهند دید.

جنگی که امروزه با همه‌گیر شدن انواع رسانه‌های ارتباط جمعی، این امکان را به مردم عادی هم داده که آنان نیز چون خبرنگاران عمل کرده و بسیاری از مسائل فردی، اجتماعی و سیاسی را با مردم سراسر جهان به اشتراک بگذارند و در برابر ناعدالتی‌ها و دروغ‌گویی دولت‌ها بایستند و فریب‌کاران را رسوا کنند. البته که سیاسیون کلا روی سنگِ پایی دارند و اکثرا حیا را خورده و آبرو را قی کرده‌اند و تا مجبور به عذرخواهی و درست کردن اشتباهی که کرده‌اند نشوند، زیرِ بار مسئولیت نرفته و فرافکنی می‌کنند و اگر روی‌شان شود، مردم را مقصر جلوه می‌دهند.

پست
پست

به هر حال نمونه‌ی این مسائل حداقل در کشور خودمان کم نبوده و نیست. حالا چندی‌ست که این رفتارهای توجیه‌ناشدنی و دروغ‌گویی‌های وقیحانه، با رویِ کار آمدن شومنی به اسم دونالد ترامپ، در ایالات متحده‌ی آمریکا، به اوج خودش رسیده است. رئیس‌جمهوری که احتمال می‌رود با کمک دولت فعلی روسیه به قدرت رسیده باشد و شدیدا با مطبوعات و آزادی بیان مشکل دارد و از این جهت، بسیاری او را نسخه‌ای میان‌مایه و ناکارآمد از رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، ریچارد نیکسون می‌دانند که در نهایت با فضاحت، از قدرت کناره‌گیری کرد؛ آن‌چه که افراد زیادی احتمال می‌دهند با ثابت شدن کارشکنی و دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوریِ نوامبر سال ۲۰۱۶ در آمریکا، برای دونالد ترامپ نیز رخ دهد.

نارضایتی اجتماعی در آمریکا از زمان روی کار آمدن ترامپ روندی فزاینده داشته و کارشکنی‌های دولت جدید این کشور در سطح جهانی، شکلی جدید و زننده به خود گرفته است که همه‌ی این‌ها باعث شده جهانیان بیش از پیش به دولت آمریکا بدبین شوند و چه زمانی مناسب‌تر از سال ۲۰۱۷ برای فیلم‌ساز باریک‌بین و باهوشی چون استیون اسپیلبرگ تا با رجوع به تاریخ کشورش، فیلم پست را بسازد و آخر و عاقبت کسانی‌که با جریان آزاد اطلاعات درمی‌افتند را به‌خوبی نشان دهد، که البته این مهم، همان‌طور که در فیلم هم شاهدش هستیم، به جسارت و پای‌مردی کسانی‌که می‌خواهند حقیقت مخفی نماند، بسیار بستگی دارد.

ماجرای فیلم پست به قبل از رسوایی واترگیت برمی‌گردد و مربوط می‌شود به نشر حقایقی ناگفته از جنگِ عبث و بیهوده بین ویتنام و آمریکا. رسواییِ بزرگی که در بر ملا شدن آن روزنامه‌ی واشنگتن پست به سردبیری بنجامین سی. بردلی (تام هنگس) نقش مهمی داشت و پای چندین دولت آمریکا را هم به وسط کشید. فیلم پست در مورد اطلاعات طبقه‌بندی شده و مهمی‌ست که پنتاگون مخفی نگه داشته بود و این اطلاعات، به‌دست تحلیل‌گر نظامی، دنیل السبرگ (متیو ریس) افتاد و بعد از مدتی، کم‌کم، درز پیدا کرد و نخست در اختیار روزنامه‌ی نیویورک تایمز قرار داد. اطلاعاتی که از نقش دولت ترومن و دکترین او در به آشوب کشیدن جهان به‌اسم مبارزه با کمونیسم (۴) شروع شد و پای چند دولت دیگر ایالات متحده را هم در رابطه با جنگ ویتنام به میان کشید. چاپ بخش کوچکی از این اسناد و اطلاعات در نیویورک تایمز توانست سر و صدای زیادی به پا کند و باعث شود که دولتِ وقت، رسما علیه این روزنامه اعلام جرم کند و به این روزنامه و به‌طبع آن به همه مطبوعات و جریان آزاد اخبار و رسانه در آمریکا، فشار بیآورد.

پست
پست

جدا از موقعیت خوبی که بردلی و تیم تحریریه‌ی او برای بدست آوردن اسناد محرمانه پنتاگون از دست داده و بازی را به نیویورک تایمز واگذار کرده بودند، اکنون که دولت از روزنامه‌ی رقیب شکایت کرده بود، بردلی و تیمش باید در دو جبهه می‌جنگیدند، یکی رقابت محترمانه با روزنامه‌ی رقیب بود و دیگری جنگیدن تا جایی که برای‌شان امکان داشت با دولتِ مخفی‌کار، پس بردلی نیاز به منبع اصلی اطلاعات داشت و حالا باید خوان اول را می‌گذراند و مالک جدید واشنگتن پست، کاترین گراهام (مریل استریپ) را قانع می‌کرد تا به‌عنوان مالک و مدیر مسئول، حق انجام تحقیقات بر روی این بمب خبری که می‌توانست پایه‌های اصلی دولت را نابود کند، به او و تیمش بدهد.

اسپیلبرگ خیلی خوب بیننده را وارد محیط شلوغ و عصبی و پر زد و بندِ کار مطبوعات می‌کند و بعد او را به خانه‌ی گرم و آرام گراهام می‌برد تا تفاوت دو محیط و البته دو کاراکتر اصلی را به‌خوبی آشکار سازد و این سوال را در ذهن بیننده‌ی فیلمش جان ببخشد که گرچه کاترین گراهام خواستار اداره‌ی روزنامه‌ی خانوادگی‌اش است؛ ولی آیا او واقعا می‌تواند این کار را انجام دهد؟ زنی که خانه‌اش تمیز است و آن را بسیار شیک و باسلیقه چیده، مادر و مادربزرگی مهربان‌ست و خیلی خوب بلد است میزبانی فوق‌العاده باشد، یک زنِ خانه‌دارِ دوست‌داشتنی که همیشه کنار همسرش بوده و او را تایید می‌کرده، در موقعیتی چنین سخت، چه می‌تواند بکند؟ او فاقد تجربیات روزنامه‌نگاری حرفه‌ایست و مشاورانِ شدیدا محافظه‌کارش، احاطه‌اش کرده‌اند. مشاورانی که اعتقاد دارند بهتر است او و روزنامه‌اش آسه بروند و آسه بیآیند و به موضوعات بودار ورود نکنند، مخصوصا که اگر یک پای ماجرا دولت باشد، نظری کاملا مخالف با سردبیر بردلی.

چاپ اطلاعات درز کرده از پنتاگون می‌توانست آمریکا را تکان دهند و هم‌چنین اگر مطبوعات برای انتشار آن‌ها بر دولت پیروز می‌شدند، تحولی بنیادین در زمینه‌ی آزادی اطلاعات در آن کشور رخ می‌داد، تحولی که نیاز بود در ساختار روزنامه واشنگتن پست و شخص کاترین گراهام نیز رخ دهد. یکی از سکانس‌های درخشان فیلم، سکانس تحت فشار قرار گرفتن کاترین، پای تلفن است. او در خانه‌اش، باید سخنرانیِ مهمانی‌اش را نیمه تمام بگذارد و تصمیمی بسیار مهم بگیرد، یک بله یا نه بگوید و لحظه‌ای طلایی یا سیاه را در تاریخ کشورش رقم بزند که آیا روزنامه‌ی تحت اداره‌ی او اجازه دارد روی مقاله‌ی تکان‌دهنده‌ای چون دروغ‌گویی حداقل چهار دولت ایالات متحده کار کند یا نه. در این سکانس فیلم‌برداری به کمک بازی درخشان استریپ آمده که کاراکتر زنی نگران، گیج شده، شکننده و هراسان را جان بخشیده، زنی که همیشه تشنه‌ی پیشرفت و یادگیری بوده؛ ولی با وجود همسر، چهار فرزند و خانه‌ای بزرگ خیلی وقت آن را نداشته و اکنون فرصتی را پیش روی خودش یافته و آن را غنیمت شمرده و سعی می‌کند در عینِ هراس و نامطمئنی از خود و آینده‌ی این تصمیم، در برابر دولت و مشاوران روزنامه‌اش مقاومت کند و از ماجراجویی تازه‌اش لذت ببرد. سکانسی موثر که تعلیق قصه را به اوج خودش می‌رساند و دوباره نشان می‌دهد که اسپیلبرگ یک طرفدار واقعی زنانِ موفق و پیشتاز بوده و خواهد بود.

پست
پست

شاید جدا از داستان اصلی، بتوان گفت مهم‌ترین نقطه‌ی قوت فیلم پست، فرم درست آن است. فضاسازی خوب صورت گرفته و در بیشتر نماها، نور کم است و دوربین متعادل نمی‌نماید که مدام حس ناامنی به بیننده منتقل شود، انگار کسی در حال شنود یا تعقیب کردن افراد است؛ کنایه‌ای به فضای نامتعادل و مرموز کشور آمریکا در آن روزها و سردرگمی کاخ سفید که مشترکا پست و تایمز را به دیوان عالی کشور می‌کشاند و با اتحاد عیجب و ستودنی اهالی مطبعه روبه‌رو می‌شود. مسلما سردبیرها و تیم تحریریه‌شان با هم رقابت دارند؛ اما به شرطی که بتوانند در فضایی امن کار کنند در نتیجه، بقیه‌ی روزنامه‌ها هم روی همین پرونده کار کردند تا نشان دهند که دلیل پیشرفت و رسیدن به هدف در اتحاد و اجماع عمومی در چهارچوب قانون است که تنها با گرفتن تصمیم درست و جسورانه، در لحظات سخت محقق می‌شود.

فضایی که اسپیلبرگ هنرمندانه در فیلم پست ترسیم کرده، بی‌شباهت به فضای امروزی کشور آمریکا نیست که البته همین فضای کنونی آن کشور، یا همان فضای سخت و پُرفشارِ سال ۱۹۷۱ که فیلم در آن زمان اتفاق می‌افتد، هم‌اکنون آروزی بسیاری از نویسندگان و روزنامه‌نگاران کشورهای دیگر است.

پی‌نوشت:

۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد فیلم «پست» اینجا کلیک کنید.

۲) برای مطالعه در مورد پوسترهای فیلم «پست» در همین سایت  اینجا کلیک کنید.

۳) برای مطالعه‌ی نقد و بررسی فیلم «بازیکن شماره یک آماده» از این فیلم‌ساز در همین سایت  اینجا کلیک کنید.

۴) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد «دکترین ترومن» اینجا کلیک کنید.

این را نیز ببینید

میدان سرخ

میدان سرخ (۱۴۰۰)

میدان سرخ (۱۴۰۰) (۱) کارگردان: ابراهیم ابراهیمان / بهرام بهرامیان / کمال تبریزی و… نویسنده: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *